همه افرادی که برای مهاجرت به فرانسه اقدام میکنند، قطعا برای این کار زمانبندی و برنامه مشخص خود را دارند. این زمانبندی و برنامه مشخص با موفقیت پرونده به نتیجه میرسد و در صورت ریجکت ویزا تقریبا میشود گفت تمام زحمات متقاضی به هیچ تبدیل میشود.
این مقاله به قلم یکی از متقاضیانی نوشته شده که مراحل اقدام برای ویزای فرانسه را تجربه کرده است. هدف از ارائه این مقاله جلوگیری از اشتباهات و کسریهای احتمالی تشکیل پرونده ویزا است که از ریجکت ویزا جلوگیری میکند.
((خیلی وقت بود که به مهاجرت فکر میکردم اما تا یک مدت طولانی، ایدهی مهاجرت فقط در حد خیال و رویا بود و برای اقدام عملی و باقی جزئیاتاش برنامهریزی خاصی نمیکردم. راستش تو این مدتی که گفتم، بیشتر مشغول بررسی جنبههای مختلف مهاجرت بودم:
– اینکه اصلا با مهاجرت به یک کشور خارجی قراره به کجا برسم؟
– آیا هدفی از مهاجرتم دارم؟
– از بین چه گزینههایی حق انتخاب دارم؟
و آخرش هم این سوال اصلی ذهنم و درگیر خودش کرد:
– آیا با شرایط من اصلا میشه به مهاجرت فکر کرد؟
کنار تمام این سوالهای متفاوت و سردرگمکننده، یک سری سوال دیگه هم از خودم میپرسیدم؛ اما این سوالها یکم فرق میکرد و بیشتر از جنس “برنامه ریزی برای قدم بعدی” بود :
– اگر یک درصد موفق نشدم چی؟
– اگر با ریجکت ویزا مواجه شدم چی؟
– ریجکت ویزا چه تاثیری روی سابقه روادیدم ایجاد میکنه؟
– با چه روشهایی میتونم از ریجکتی ویزا جلوگیری کنم؟
خلاصه با تمام این فکر و خیالها و طرح مسئلههای پیچیده، مشغول تفکر عمیق در مورد مهاجرت و پیدا کردن راهی منطقی براش بودم، تا اینکه …
راستی فراموش کردم خودم و معرفی کنم. من اشکانام، 37 سالمه و پدر یک فرزند هستم. تحصیلات دانشگاهی و تا مقطع ارشد تو یکی از دانشگاههای دولتی دنبال کردم. رشته تحصیلیام هم حسابداری بود. بعد از فارغالتحصیلی، به خدمت سربازی رفتم و بعد از اون هم صاحب خانواده و… الان هم با یک شرکت بازرگانی همکاری میکنم و با سمت حسابدار ارشد مشغول به کار هستم.
الان هم اینجا هستم تا داستان مهاجرت خودم و با تمام پستی و بلندیاش براتون تعریف کنم. جالبه بهتون بگم که من بعد از داستان اقدام برای مهاجرت، با موسسه مهاجرتی ورسای آشنا شدم. به دعوت یکی از دوستانم تو این موسسه، به نظرم رسید که شاید تجربهی من تو این راه ممکنه به درد خیلیها بخوره؛ مثل کسایی که هنوز برای مهاجرت اقدام نکردند و دنبال پیدا کردن یک راه مناسباند.
خب حالا که با هم آشنا شدیم، میریم که ادامه داستان و با هم دنبال کنیم…
کل اگر طبیب بودی …
… تا اینکه به یک ناکارشناس مهاجرت برخوردم و تمام فکر و خیال، برنامهها، هزینهها و از همه مهمتر وقتی که گذاشتم و به باد فنا سپردم.
بعد از اختصاص دادن چند ماه متوالی برای انتخاب نوع مهاجرت، تشکیل پرونده و تحویل مدارک به سازمان VFS Global ، نتیجه درخواست ویزا اومد و متاسفانه با نامه ریجکت ویزا رو به رو شدم!
آره، مطمئنم تلخی این موضوع تا چند وقت تو ذهنم میمونه. نه به خاطر اینکه صرفا میخواستم “مهاجرت” کنم و نشد؛ اصلا اینطور نیست. اتفاقا با مشاورهای که از دوستانم تو موسسه مهاجرتی ورسای گرفتم، چند وقت دیگه میتونم دوباره برای تشکیل پرونده اقدام کنم و متقاضی درخواست ویزا بشم؛ اما این بار با یک روش متفاوتتر و با اطمینان خاطر بیشتر.
کار هرکس نیست خرمن کوفتن …
اگر از اول بخوام براتون تعریف کنم، داستان از این قراره که بعد از مدتی تصمیم گرفتم فکر و خیال و بذارم کنار و برای مهاجرت اولین قدم و بردارم. اولین انتخابی که باید میکردم انتخاب مقصد مهاجرتی بود. حدود چند هفته زمان برد تا تونستم مقصد خودم و پیدا کنم: فرانسه.
اینکه بین این همه گزینه چرا فرانسه رو انتخاب کردم دلایل زیادی داشت. اما یک سری از دلایل خیلی نظرم و به خودش جلب کرد: زندگی در فرانسه، تحصیل در فرانسه، کار در فرانسه، اقامت بلند مدت در فرانسه، امکان ثبت شرکت در فرانسه، امکان دریافت پاسپورت فرانسوی و ….
بعد از اینکه تصمیم خودم و گرفتم، دنبال روشی بودم که بتونم تو یه زمان مناسب و با یک هزینه معقول به هدفم برسم. حساسیت موضوع بهم اجازه نمیداد که بیگدار به آب بزنم و بدون برنامه عمل کنم. همین شد که به این فکر افتادم که از کارشناسان مهاجرتی کمک بگیرم. با چند تا از مشاورین موسسات مهاجرتی مطرح صحبت کردم و از چند و چون کار جویا شدم و کلیت موضوع و تونستم دریافت کنم. خلاصه، بعد از تحقیقاتی که انجام دادم، تصمیمام و گرفتم تا از طریق یکی از موسسات مهاجرتی برای باقی کارهای مهاجرت اقدام کنم. ولی یکی از دوستان “به ظاهر” خیرخواهم و خیلی اتفاقی دیدم و در مورد تصمیم برای مهاجرت باهاش صحبت کردم. دوست عزیز ما که اطلاعات دست و پا شکستهای در مورد مهاجرت داشت، همین که فهمید چه قصدی دارم، شروع کرد به پیشنهاد دادن و نسخه تجویز کردن.
اینطور میگفت که : “ویزا شدن کاری نداره که اشکان جون! اتفاقا همین پسرخاله خودم، فرزاد … هفته پیش براش اقدام کردیم … الان هم فرانسه است!! تو یک هفته کل کاراش انجام شد… الکی پولت و خرج مشاوره و هزینه موسسه و باقی دنگ و فنگش نکن… خودت هم میتونی برای ویزای فرانسه اقدام کنی”
بعد از شنیدن حرفای این دوست عزیزمون (که اون موقع بهش اعتماد داشتم) دوباره فکرم مشغول شد و مجبورم کرد یکم در مورد کاری که میخواستم انجام بدم حساستر بشم.
با خودم می گفتم: “چرا که نه؟ بی راه هم نمیگه. این همه آدم خودشون اقدام میکنند. چرا من نتونم انجامش بدم؟ چرا هزینه اضافی پرداخت کنم؟ آره درسته!! خودم باید این کار و انجام بدم.”
خودم کردم که … بر خودم باد
این شد که قید موسسات مهاجرتی و زدم و خودم به فکر تشکیل پرونده افتادم. از اون زمان به بعد بیشتر با دوستم در ارتباط بودم و سوالهای مختلفی ازش می پرسیدم. با خودم میگفتم : ((خب هرچی باشه تجربهاش از من بیشتره و بهتر میتونه شرایط و بررسی کنه))؛ ولی به این نکته دقت نکردم که مثل تماشاگر یه بازی همه چیز و از بیرون گود رصد میکرده و از سختیها و نکات ریز و درشت اون بازی چیز زیادی نمیدونه.
این دوست عزیز ما اینطور پیشنهاد داد که: ((بیا از طریق ویزای تحصیلی فرانسه اقدام کن. فرزاد (دوستاش) هم همینطوری اقدام کرد و تونست ویزا بگیره. فرزاد میگفت الان کروناست و غیر از دانشگاهها همه جا تعطیله. همه جای دنیا فقط به دانشجوها اجازه ورود میدن. تنها راهت برای مهاجرت همینه)) !!!
من که از طرفی تصمیم خودم و گرفته بودم، و از طرف دیگه به دوستمون – به واسطه ((دلسوزی)) و ((اطلاعاتاش)) – بیشتر اعتماد میکردم، به حرفاش گوش دادم و جزئیات مهاجرت تحصیلی و دنبال کردم. بعد از کمی جستجو روی مرورگر گوگل، توجهام به مهاجرت تحصیلی جلب شد. از این نظر برام معقول اومد که خب اکثریت متقاضیها از طریق مهاجرت تحصیلی اقدام میکنند. چون هم هزینهاش کمتره، هم کلی مزیت دیگه داره که تو فرانسه میشه استفاده کرد. بعد از اینکه من ویزام و گرفتم، همسر و فرزندم میتونند برای ویزای همراه فرانسه درخواست بدهند و با من به فرانسه بیایند. اینطوری کل خانوادهمون ساکن فرانسه میشیم.
الانم که کروناست و هر آن ممکنه همه جاها رو قرنطینه کنند. چه روشی بهتر از این!!!
با خودم گفتم : ((زمان و نباید از دست داد… همه دارند مهاجرت میکنند … من دارم عقب میمونم … این شد که دست به کار شدم)).
یک دانشگاه انتخاب کردم و کارهای پذیرش و با تمام جزئیاتی که داشت خودم انجام دادم. پذیرشام اومد و حالا نوبت تشکیل پرونده دانشجویی بود. این مراحل و هم با هزار بدبختی خودم انجام دادم و بعدش برای ارائه مدارک به سازمان VFS globale آماده شدم.
تمام این فرآیند که توی چند جمله بالا خلاصه شد 7 ماه زمان برد! درسته، 7 ماه! حرف زدن در مورد مراحل مهاجرت کار آسونی بود؛ ولی تمام سختی کار به ریزه کاریها و باقی نکات پرونده مربوط میشد. روز موعود فرا رسید و بعد از تمام این داستانها، مدارک و در تاریخ تعیین شده به سازمان VFS globale تحویل دادم و منتظر موندم تا جواب ویزا صادر بشه.
خب … اگه از اول مقاله همراه بوده باشید، دیگه نیازی نیست نتیجه رو دوباره تکرار کنم.
جواب درخواست ویزا رو از سفارت تحویل گرفتم : نامهای یک صفحهای که داخلاش یک سری جزئیات در مورد اطلاعات خودم، نوع ویزا و دلیل ریجکتی ویزا نوشته شده بود.
نامه ریجکتی ویزای چه اطلاعاتی داشت؟
اگه حوصلهاش و داشته باشید میتونیم این جزئیات و با هم مرور کنیم:
این نامه سه بخش تشکیل شده بود:
– قسمت اول این نامه شامل اطلاعات هویتی خودم بود.
– قسمت دوم شامل موارد هشتگانهای بود که باعث ریجکت ویزا میشوند. ممکنه یک یا چند مورد از این موارد به عنوان دلیل اصلی ریجکت ویزا محسوب بشوند.
– قسمت سوم هم توضیحی مختصر در مورد روند ارسال نامه اعتراض برای تجدید نظر ریجکت ویزا است.
قسمت اول و سوم این نامه نکته خاصی نداره و تقریبا اطلاعات ارائه شده واضح هستند.
اما جا داره قسمت مهم نامه، یعنی مواردی که به عنوان دلیل ریجکت ویزا مطرح شدهاند و با هم بررسی کنیم.
مضمون اصلی این موارد هشتگانه به ترتیب زیر بودند :
1. مدارک ارائه شده ناقص هستند و یا جعلی تشخیص داده شدهاند.
2. شما برای مدت زمان اقامت در فرانسه مدرکی جهت اثبات تامین هزینههای اصلی و جانبی خود ارائه ندادهاید.
3. شما تعهدی مبنی بر عدم انجام فعالیت شغلی ارائه ندادهاید.
4. شما مدرکی به عنوان بیمه درمانی معتبر ارائه ندادهاید.
5. شما ممکن است بعد از اتمام مدت زمان قانونی اقامت خود در فرانسه، این کشور را ترک نکنید و قصد اقامت غیرقانونی در فرانسه را داشته باشید.
6. برای اقامت شما در فرانسه دلایل کامل یا موجهای ارائه نشده است.
7. شما اجازه ورود/بازگشت به کشور فرانسه را ندارید.
8. شما به عنوان تهدیدی برای نظم عمومی/امنیت اجتماعی/بهداشت عمومی کشور فرانسه تلقی میشوید.
نکتهای که به عنوان نتیجهگیری این بحث میتونم بگم اینه که برای خودتون، وقتتون و هزینههایی که میکنید ارزش قائل بشید. روند تئوری درخواست ویزا ممکنه تو چند مرحله ساده خلاصه بشه؛ اما وقتی شروع به اقدامات عملی میکنید، اونوقت متوجه میشید که ممکنه چه پستی و بلندیای داشته باشه.
تنها اشتباه من این بود : به حرف دوستم گوش کردم و اینطور با خودم فکر میکردم که خودم میتونم از پس این کار بر بیام و نباید هزینه اضافی بپردازم؛ هرچند با :
– تخصص کم تو این زمینه
– اطلاعات ناکافی در مورد تشکیل پرونده
– تجربه کم در مورد مسائل مهاجرت
از این نکته بیخبر بودم که تشکیل پرونده برای درخواست ویزا فقط به جمعآوری چند تا مدرک نیست. چینش مدارک، قدرت توجیهپذیری پرونده و خیلی از عوامل ریز و درشت دیگه تو موفقیت پرونده ویزای فرانسه موثراند.
یک نصیحت با تو دارم، تو به کس صادر بکن!
ناکارشناس و کارشناسان واقعی در زمینه مهاجرت از هم قابل تشخیصاند. تشخیص این هم کار سختی نیست. تجربه خودم نشان داد مشاورانی که خیلی منطقی و دور از فانتزیهای شخصی شما پروندهتون و بررسی میکنند قابل اعتمادتر هستند؛ تا کسانی که با تصویرسازی رویایی، سعی دارند نظر شما را جلب کنند.
در نومیدی بسی امید است…
نکته دیگه اینکه اگه با ریجکت ویزا مواجه شدید، جای نگرانی نیست. ریجکت ویزا به این معنی نیست که دیگه کلا شما نمیتونید برای ویزا درخواست بدهید و اقدام کنید. چند ماه بعد از ریجکت شدن درخواست اول دوباره میتونید پروندهتون و تشکیل بدهید؛ البته نه با همون روشی که قبلا امتحان کردید و با شکست رو به رو شده!))
امیدوارم تونسته باشم تجربه خودم و به طور کامل باهاتون در میون گذاشته باشم تا شما هم تو مسیرتون برای دریافت ویزای فرانسه با آگاهی بیشتری بتونید اقدام کنید.
موفق باشید